|
دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : هستی
قسمت تلخ زندگی اینجاست صورتت با کشیده سرخ شود
کارو باری نباشد و توی کوچه ای تنگ و تار گریه کنی
شهر زندان روبرو باشد مرگ پایان آرزوهایت
از زمین و زمان لگد بخوری زیر درد و فشارگریه کنی
بی هدف در میان آدمها از عبور و مرور سیر شوی
خسته از ازدحام حسرت ها با نوای سه تار گریه کنی
خارج از شهر با تمام وجود از هوای کثیف دور شوی
حس و حالی عجیب تر دارد روی ریل قطار گریه کنی نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |